نگاه تو
می ترسم.... کسی بوی تنت را بگیرد نغمه دلت را بشنود و تو خو بگیری به ماندنش!!!! چه احساس خط خطی و مبهمی یست ! این عاشقانه های حسود من لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم... تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...که ازقلبم بر قلم و کاغذ می چکد ... لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم,لمس کن این با تو نبودنها را, چیکار به حرف مردم دارم؟ زندگی من همین است! شب که میشود عاشقانه ای می نویسم و خیره میشوم به "عکست" وبا خودم فکر میکنم مگر میشود تو را "دوست نداشت"؟؟؟
Power By:
LoxBlog.Com |